به نظر میرسد که انسانها بر خلاف حیوانات، قادرند رنج فراوانی تجربه کنند. اگر به حیوانات غذا، گرما، سرپناه و مراقبت داده شود، کاملاً راضی به نظر می رسند، در حالی که از طرف دیگر، انسانها با تجملات بسیار بیشتر، اغلب ناراضی به نظر میرسند.
دکتر جوآن دال/ ترجمه دکتر پیمان دوستی
این پارادوکس رنج بشر را میتوان، با یک مثال از سوئد نشان داد. شهروندان سوئد، از یکی از بالاترین استانداردهای زندگی و بهترین محیطهای کاری در جهان برخوردارند. همه تحت پوشش خدمات بهداشتی رایگان و با کیفیت بالا هستند. تحصیلات عالی، از جمله تحصیل در دانشگاه، برای همه آزاد و رایگان است. در هیچ کجای جهان، تعطیلات بیشتر، هفتههای کاری کوتاهتر، یا مرخصی زایمان با حقوق بیشتر از سوئد وجود ندارد. در عین حال، تعداد کارگران سوئدی که در مرخصی استعلاجی هستند و به دلیل درد مزمن یا اختلالات ناشی از استرس از کار افتاده شدهاند، بیشتر از هر نقطه دیگری در جهان است. همچنین سوئد یکی از بالاترین نرخهای خودکشی در جهان را دارد. این تناقض نشان میدهد که رنج بشر فقط با استانداردهای بالاتر زندگی، دسترسی رایگان به مراقبتهای بهداشتی و آموزش با کیفیت بالا و محیط های خوب کاری، کاهش نمییابد. در حقیقت، تلاش برای کاهش رنج انسان از این طریق ممکن است مشکلات دیگری را به دنبال داشته باشد.
مراجعین مبتلا به درد مزمن، مانند بسیاری از متخصصان که در تلاش برای کمک به آنها هستند، رنج بسیاری میبرند. بیشتر درمانهای سنتی برای کاهش درد مزمن با هدف کاهش یا مدیریت حسهای درد انجام میشوند. مسکنها، شل کنندههای عضلانی و داروهای ضد افسردگی، رایج ترین روشهای درمانی هستند. در سالهای اخیر، چندین مطالعه فراتحلیلی درخصوص ارزیابی روشهای درمانی امروزه برای درد صورت گرفته است (بیگوس، بوویر و برائن و همکاران[۱]، ۱۹۹۴؛ مورلی، اکلستون و ویلیامز[۲]، ۱۹۹۹؛ ون تولدر، گوسنس، وادل و نچمسون[۳]، ۲۰۰۰) که نشان میدهند این درمانهای دارویی که ممکن است در دردهای حاد موثر باشند، در درد مزمن موثر نیستند و در واقع ممکن است باعث مشکلات بعدی شوند. یک نتیجه گیری رادیکال و عصبانی کننده که توسط نویسندگان ارزیابی دولت سوئد (ون تولدر و همکاران، ۲۰۰۰) از تمام درمانهای پزشکی ارائه شده امروزه گرفته شد این بود که بهترین درمانی که پزشک مراقبتهای اولیه میتواند به بیمار مبتلا به درد مزمن ارائه دهد، هیچ کاری نکردن است.
عدم ارائه هیچ درمانی، به مراتب نتایج بهتری نسبت به سایر راه حلهای پزشکی ارائه شده برای درد مزمن داشت. اکثر درمانهای درد برای درد حاد طراحی شدهاند و مفید هستند، اما در طولانی مدت استفاده میشوند که ممکن است مشکلات بیشتری مانند سوء مصرف مواد و اجتناب از فعالیتهای مهم را ایجاد کنند. درد به خودی خود، بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی است. بدون آن نمیتوانیم زنده بمانیم. عنصر مشترکی که در اکثر درمانهای درد در فرهنگهای غربی طی ۵۰ سال گذشته ایجاد شده است، این است که آنها بر اجتناب از درد یا مبارزه برای کاهش درد تاکید میکنند. وقتی درد غیرقابل اجتناب بود، ما آن را تحمل میکردیم. وقتی درد اجتناب پذیر شد، غیرقابل تحمل شد. آنچه ما با همهی مسکنها و استراتژیهای مدیریت درد ایجاد کردهایم، عدم تحمل و افزایش حساسیت به درد است.
[۱]. Bigos, Bowyer, & Braen, et al
[۲]. Morley, Eccleston, & Williams
[۳]. Van Tulder, Goossens, Waddell, & Nachemson