من (پیمان دوستی) به عنوان یک انسان، گاهی احساس هایی چون خشم، غم، ترس، اضطراب و افکاری ناخوشایند را تجربه می کنم.
نویسنده: دکتر پیمان دوستی
تقریبا همه افرادی که می شناسم نیز، این افکار و احساس های ناخوشایند را تجربه می کنند. آیا این بدان معناست که من و اطرافیانم، انسان های غیر معمولی ای هستیم؟ به نظر شما، افکار و احساس های ناخوشایند، غیر طبیعی هستند؟
افکاری که ما آنها را بدون ارسال هیچ گونه کارت دعوتی تجربه می کنیم و اغلب آنها را به عنوان افکار خودآیند می شناسیم، غیر طبیعی هستند؟ در جواب همه این سوال ها باید بگویم خیر، تجربه همه افکار و احساس های ناخوشایند، بخشی از طبیعت انسان بودن است.
ما انسان ها به واسطه برنامه گرایش به اجتنابی که در مغزمان داریم، پیوسته سعی می کنیم تا از منبع درد[۱] فاصله بگیریم، غافل از اینکه زندگی با درد عجین است و با اجتناب کردن از این درد، نمی توانیم به زندگی ارزشمندمان نزدیک شویم. البته حرف های مرا، چون از زبان من می شنوید باور نکنید، پس برای لحظه ای نگاهی به تجارب خود بیاندازید.
لحظه لحظه های زندگی ما با درد پیوند خورده است. اگر مالک خودرویی هستید، هزینه های نگهداری را هم در نظر گرفته اید، اگر شغلی دارید، مالیات و سختی های شغل را هم به جان خریده اید، اگر تحصیلات آکادمیک دارید، شب بیداری های امتحان و دردهایی در راستای تحصیل را هم تجربه کرده اید. بله، متاسفانه این بخشی از حقیقت ناخوشایند انسان بودن است.
نگران نباشید، با پذیرش و تعهد درمانی( اکت ACT) یاد خواهید گرفت که چطور، ارتباطی متفاوت با افکار و احساس های ناخوشایند خود برقرار کنید. بله درست حدس زدید، ما با سرواژه ها روبرو هستیم، ACT که باید به علت تاکید بر عمل، آن را به صورت یک کلمه و نه به صورت حروف جدا A-C-T، تلفظ کرد.
[۱]. Pain